پرنسس تاریکی
خوشبختی همان لحظه ایست که احساس می کنی خدا کنارت نشسته و تو به احترامش از گناه فاصله می گیری.
خدایا! من دلم قرصه ؛ کسی غیر از تو با من نیست . خیالت از زمین راحت که حتی روز ، روشن نیست کسی اینجا نمی بینه که دنیا زیر چشماته یه عمره یادمون رفته زمین دار مکافاته فراموشم شده گاهی ، که این پایین چه ها کردم که روزی باید از اینجا بازم پیش تو بر گردم خدایا وقت برگشتن یکم با من مدارا کن شنیدم گرمه آغوشت ، اگه میشه منم جا کن ...
نظرات شما عزیزان: